گوشت با منه
من خسته و مونده از سرکار اومدم و وولو روی مبل با گوشیم بازی میکنم
امیر بعد از اینکه خیلی حرف زده و من تایید کردم و جوابشو دادم رفت دستشویی داخل دستشویی با صدای بلند مامان ادامه بدم گوشت بامنه صدامو داری
پ.ن:این تصمیم کوتاه نویسی از عمه جان بزرگ یاد گرفتیم که به راحتی میتونم حرفای که میزنین بنویسم و یادم بمونه
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی