اشعار گل پسر
واما يكبار از سركار كه آمدم ديدم بي بي مهربون كه خدا برامون حفظش كنه (قابل توجه بي بي همون بانوي متشخصي هست كه صبح ها بچه هاي بي زوال ما رو نگه ميدارن) بهت يك شعر زيبا ياد دادن من هم رگ غيرت بالا زده و با توجه به هوش شما شروع كردم به ياد دادن شما آنهم اشعاري كه هيچ مادري مگر مادرهاي اينترنت گرد و وب گرد نشنيده بود و الانه مثل بلبل آنها رو تحويل من ميدي و اگر تو جمع هم بخواني متوجه چهرهاي قربون صدقه رفته ات ميشوي(ماشاا...) اینم دو تا از شعرهای که یاد گرفتی البته من و بابا حسین هم یاد داریم
توی حیاط خونه یک کبوتر نشسته دارم اونو میبینم انگار بالش شکسته شاید یک بچه بد
سنگی زده به بالش وقتی که بالش شکست بد شده خیلی حالش ( که شما تحریف کردی و
میگی خیلی حالش بد میشه) کبوتر بیچاره اللهی برات بمیرم الان برای بالت یکم دوا مگیرم
زود بالتو میبندم اینکه غصه نداره خوب خوب میشی پر میکشی دوباره
من یک گلم نگام کن چه خوشگلم نگام کن اول که گل نبودم فقط یک دونه بودم
بارون آمد آبم داد خورشید تابید نورم داد حالا شدم یک غنچه یک گل میون باغچه
ببین ببين گل ها رو بکن شکر خدا رو اگه منو می بینی نکنه یک وقت بچینی
این گلا هم از طرف منو بابا به تو خوشگل نازم
البته ناگفته نماند که که شعر آقا پلیسه و ما بچه های نازی نازی و کلاغه و توپ قل فلی رو هم بلدی فکر کنم که کمم گفتم یادم بیاد برات اضاف میکنم و تو سوره های قران هم قل هو الله و سوره کوثر رو بلدی و قبل از اینکه بخوابی اول قل هو الله رو میخونی بعد میگی خدایا خواب های خوب ببینم بعد میخوابی يكبار هم كه سر صبح خواب بد مي ديدي بيدار شدي خوندي سوره رو باز دو باره خوابيدي عزيزم ازخدا ميخوام هميشه محافظت باشه چه تو خواب چه تو بيداري